فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

بی‌حسی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌احساسی

فونتیک فارسی

bihessi
اسم

insensibility, torpidity, unfeelingness, stupor, numbness, insentience, anesthesia, lack of feeling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

بی‌حسی او نسبت به رنج دیگران نگران‌کننده بود.

His insensibility to the suffering of others was alarming.

بی‌حسی او در نحوه‌ی برخوردش با دوستانش مشهود بود.

His unfeelingness was evident in how he treated his friends.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بی‌حسی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌حسی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌حسی

لغات نزدیک بی‌حسی

پیشنهاد بهبود معانی